ما چگونه با دین مبارزه میکنیم!
دین در معرض دو آسیب است:
عرضهی ضعیف(دفاع بد از آن یا سوء تبلیغ)
و ردّ قوی(حمله خوب به آن یا تبلیغِ سوء)
تاریخ گواه است که دین با حملهی خوب، عقب نرفته است، بلکه جلوتر آمده است. اگر از آن سو ردّیّه بر آن نوشته شد، از این سو دفاعیّه و ردّ بر ردّیّه تألیف گردید. هیچ ردّی بدون پاسخ نماند و، النّهایه، دین ماند با دو چندان برهان. اگر به دین، خوب حمله شود، شک نکنید که از آن خوبتر دفاع میشود. اگر حقیقتی هست حقیقت شناس هم هست و او تکلیف خود میداند که از حق دفاع کند. ادلهی وجود خداوند از هنگامی بیشتر و ژرفتر شد که وجود خداوند بیشتر انکار شد.
آنچه دین از آن زیان دیده، دفاع بد از آن است و عرضهی ضعیف آن.
آنکه به دین حمله میکند، دشمن است و حسّاسیّت در برابر آن، بسیار، ولی آنکه از دین، بد دفاع میکند و یا آن را بد عرضه میدارد، نامش دوست است و نیّتش نیک. و همین نام و نیّت، موجب میشود که کسی برآشفته نشود و او را برجایش ننشاند. در حالی که همین عرضهی بد، چهره دین را زشت مینماید و موجب میشود بر آن خردهگیری شود. در واقع دوست نادان دین، دشمن ساز دین است.
از این گذشته، دوست نادان، دینداران را نیز گریزان میکند. او با چهرهی بدی که از دین ترسیم میکند، گروهی را از گِرد دین میپراکند.
گفت مردی با زنش طوبای زشت گر تو طوبایی گذشتم از بهشت
مردم مانند این مرد هستند. آنها نمیدانند که دین در عالَم نفس الامر چیست، بدین مینگرند که چگونه عرضه میشود. هنگامی که بهترین چیز، بد عرضه شود، بدش می شمارند و عطایش را به لقایش می بخشند.
آری «دین را بر انداختن» غیر از «دین را از چشم انداختن» است و خطر این، بیش از آن. آنکه سوء تبلیغ میکند، یعنی دین را ضعیف عرضه می نماید و یا دفاع بد از آن میکند، دین را از چشم میاندازد. وی کاری میکند که برانداز نمیتواند کرد. مناسب است مثالی آورده شود از پدیدهی دین را از چشم انداختن. سعدی در گلستان می آورد:
ناخوش آوازی به بانگ بلند قرآن همی خوانْد. صاحبدلی بر او بگذشت گفت: تو را مشاهره[=حقوق ماهانه] چندست؟ گفت: هیچ. گفت: پس این زحمتِ خود چندان چرا همی دهی؟ گفت: از بهر خدا می خوانم. گفت: از بهرِ خدا مخوان.
گر تو قرآن بدین نمط خوانی ببری رونقِ مسلمانی
داستان مؤذن بد آواز و تنفر دخترِ یهودیِ تازه مسلمان شده از دین اسلام، نیز مثالی دیگر است که مولوی آن در مثنوی آورده است.
چه خوب است به ندای اهلبیت علیهم السلام گوش فرا دهیم که فرمودند:
کُونُوا لَنَا زَیْناً، وَ لَا تَکُونُوا عَلَیْنَا شَیْنا؛ یعنی: مایهی آراستگى ما باشید، نه موجب زشتی.
جُرُّوا إِلَیْنَا کُلَّ مَوَدَّةٍ وَ ادْفَعُوا عَنَّا کُلَّ قَبِیحٍ؛ یعنی: هر گونه دوستى را براى ما جلب کنید و هر زشت پندارى (مردم) را از ما دور سازید.
رَحِمَ اللَّهُ عَبْداً حَبَّبَنَا إِلَى النَّاسِ، وَ لَمْ یُبَغِّضْنَا إِلَیْهِم؛ یعنی: خدا رحمت کند بندهاى را که ما را محبوب مردم قرار دهد، و ما را مبغوض آنان نگرداند.
منبع: محمد اسفندیاری، آسیب شناسی دینی.
کلمات کلیدی: